سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :12
بازدید دیروز :9
کل بازدید :78688
تعداد کل یاداشته ها : 42
103/2/26
12:50 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
مامان زینب[2]
تسنیم چشمه ای ست در بهشت.....

خبر مایه

یا رب

من با تو همه آبهای جهان را شناور گشته ام
من با تو تمامی آسمان ها را به پرواز کشیده ام
و سراسر صحراها را طعم باران چشانیده ام
من از مرور تو،همه جام های گذشته را لبریز کرده ام
و تمامی لحظه های عشق را یک جرعه سر کشیده ام
و تشنه ام هنوز!
تمامی دشت های هستی ام از آن توست
کاش گل های بیشتری داشتم و چشمه های نوش تری
بر کدام موج آرام نشسته ای
که در لالایی نگاهت
این همه آرامم می کنی
در گهواره چشمانی که دنیای مرا تاب می دهد.

تسنیم قشنگم!
این روزها بی اندازه شیرین شده ای، با نِی نِی چشمانت دلبری می کنی و من هر روز بیشتر از روز قبل مست می شوم از شراب پاک مادری. تو همه هستی من و پدری.روزی هزار هزار مرتبه خدای مهربانم را برای داشتن تو نازنینم شکر می کنم و می دانم شکرانه هایم به اندازه ی ذره ای از لطف خداوند را جبران نمی کند.
جانِ مادر!
با خنده هایت جان می گیرم. با کلمات نامفهوم تو اوج می گیرم و بر سجاده شکر خداوند بوسه می زنم که گلم حالا دیگر بی تکیه گاه می نشیند.عصر که می شود بی صبرانه چشم به در می دوزی و با تک صدایی ذوق آمدن پدرت را داری.
عزیز دلم!
غذا خوردنت دیدنی ست با آن اداهای شیرین و دوست داشتنی. نمی دانم من بچه ندیده ام یا همه مادرها از دیدن شیرین زبانی ها و شیرین کاری های دلبندشان آنقدر به ذوق می آیند که گاهی مثل من فرزند را از فرط عشق در آغوش می فشارند، فقط می دانم نفسم به نفس های تو بند است.
دوست داشتنی ام!
من و پدر عاشقانه عاشقانه عاشقانه دوستت داریم. و تو را به خداوند که از ما بر تو مهربانتر است می سپاریم و از او هر لحظه می خواهیم که وجود نازنینت را برای ما حفظ کند.(آمین)

..
.
.
.
.
.

این زیرانداز زیبا، هنر دست زن دایی هنرمندمه که گل دخترم خیلی ازش خوشش اومده برای خودش روش قل می خوره و کیف می کنه.

هنر

*******************

ثنا
عمه قربون اون خواب قشنگت،ثنای قشنگم
ثنا
زنده باشی گل عمه

(لا حول ولا قوه الا بالله) 


90/12/1::: 12:22 ع
نظر()
  
  

یارب
عزیزکم سلام.
با خودم عهد کرده بودم که جز عاشقانه بر این صفحه ننگارم اما، زندگی لبریز است از پستی و بلندیهایی که نامشان تقدیر است و مشیت الهی.خدا کند که تقدیر الهی برای گلبرگم همیشه خیر باشد و زیبایی.
نازنینم!
بعضی اتفاقها ساعتها و روزها ذهن و دل آدم را به خود مشغول می کند و گاه طعم تلخشان تا مدتها کام را می گزد. اتفاق جمعه شب، کوچک یا بزرگ همه ساعتهای شنبه و یکشنبه ام را تلخ و خاکستری کرد و من دلم را به خیر بودن قضای الهی گرم می کنم و سعی دارم که آرامشم را حفظ کنم.
چشمه بهشتی من!
جمعه شب یک ناجوانمرد در حالی که ما برای عیادت به دیدار یکی از اقوام رفته بودیم به ماشین دستبرد زد. البته که چیز خاصی در دسترش نبود که ببرد اما وقتی از پیچ کوچه پیچیدیم و چراغ ماشین روشن بود و در ماشین باز، ناگهان چیزی از قلبم کنده شدو وزنه هایی به سنگینی تقدیر که به پاهایم بسته شده بود را کاملا احساس کردم.از داخل ماشین بجز عینک آفتابی بابا چیزی دیگری نبرده بود. اما از صندوق عقب، ساک وسایل تو، نازنینم را دزدیده بود. بابا رضای عزیز گفت بگردیم شاید ساک را همین اطراف رها کرده باشد. و من مبهوت به اطراف نگاه می کردم و از فکر اینکه دستهای کثیف و آلوده به مال مردم یک نامرد لباسها و وسایل معصوم کوچکم را لمس کرده است مورمورم می شد. خدا را شکر که پدرت و خانواده ام در کنارمان بودند. حضورشان دریای متلاطم دلم را آرام می کرد.پدر مهربانت محکم و استوار با اطمینان به چشمهایم نگاه کرد و گفت:قضا بلا بود، فدای سرتان. و همین محکم و با طمأنینه گفتنش دلم را آرام می کرد. پدر و مادر مهربانم و خواهرهای عزیزم با دلداریهایشان آرامش را به من هدیه کردند.(خدایا! تو را برای داشتن همه عزیزانم شکر. )
دختر قشنگم!
همه دنیا فدای یک تار مویت، ساک که ارزشی ندارد. از کل محتویات آن ساک، فقط برای کارت رشد و تقویمی که به خاطراتت اختصاص داشت ناراحت شدم. خدا را شکر کارت سلامتت روی میز خانه جا مانده بود ولی روزنگار خاطرات اولین سال زندگی ات ......
تقریبا همه خاطراتت را از اولین روز یادداشت کرده بودم و دلم می خواست وقتی بزرگ شدی خاطرات سال اول زندگی ات را مکتوب به تو هدیه دهم.
تسنیمم!
زندگی لبریز است از این پستی و بلندی ها. خدا کند بتوانیم تو را آنقدر مقاوم بار بیاوریم که با این اتفاقات دلت نلرزد.
گلم!
قرار بود در این پست از شیرین کاریها و یشرفتهایت در یک ماه گذشته بگویم اما این اتفاق همه ذهنم را مشغول کرده بود.

 


90/11/16::: 3:39 ع
نظر()
  
  
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >